کار حرام یعنی کاری که در واقع عامل بدبختی انسان و تباه شدن آینده او است.
حکمت ممنوعیت این امور رعایت صلاح دنیا و آخرت ؛ و سلامت روح و روان ماست. نعمت های حلال خدا در مقابل آنچه حرام است بسیار بیشتر از مواردی است که حرام شده و از آن منع شده ایم. زیرا خدایی که ما را خلق کرده است بهتر میداند چه چیزی به صلاح ماست و چه چیز به صلاح نیست؛ چه چیزی برای ما خوب است و چه چیز بد. ما باید دید خود را به خدای مهربان تصحیح کنیم ، آن وقت نعمتهایش را احساس میکنیم و میفهمیم چقدر به او مدیون هستیم.
اگر ما دروجود خود به چیزی احساس نیاز میکنیم حتما خدای مهربان ما تدبیری برای رفع آن نیاز دیده است و الا این نیاز را در ما قرار نمیداد. و حتما دستورالعملی نیز برای آن بیان کرده است زیرا ما دین را برنامه درست زندگی میدانیم و عمل به دین، تضمین کننده درستی آن رفتار برای سعادت دنیا و آخرت ما است و دقت کنید: حتما نفس اماره و شیطان برنامه انحرافیای در ارضای آن نیاز و عمل به دستور دین دارد که به قصد گمراه کردن انسان را به آن تحریک می کند.
هر سه مرحلهای که بیان شد را با هر کدام از رفتارهای خود بسنجید. آیا اگر ما دستور خدا را برای ارضای نیازهای خود ندانیم و مستقیما در دام شیطان و نفس بیافتیم راه صحیحی رفتهایم؟
حتما یک جوان نیاز به نشاط جوانی و لذت بردن از زندگی خود دارد این را کسی انکار نمیکند. اما آیا راه لذت بردن منحصر در حرام است؟ اگر ما نرفته ایم تا راه صحیح ارضای هر یک از نیازها و غرایز خود را یاد بگیریم و روش صحیح زندگی(دین) را بیاموزیم، این به معنای این است که برنامهای وجود ندارد؟ از شما خواهش میکنم خوب به تک تک جملات بالا فکر کنید. هر کدام را قبول ندارید بگویید تا بیشتر در موردش صحبت کنیم.
فرق انسان و حیوان در رعایت مقررات خدا در زندگی از روی اختیار است. زیرا قبر و قیامتی منتظر تک تک ماست که آنجا ما هستیم و بازخورد و نتیجه اعمالمان.
دوست عزیز خدایی که گناهان جنسی را حرام کرده است، برای ارضای غریزه جنسی ازدواج را قرار داده است. ضمن اینکه عوامل بسیاری در زندگی ما نشاط و روحیه شاداب ما را از بین میبرد که باید برای هر کدام علاج مخصوص به خود را یافت نه آنکه به روشی نامناسب و غیر مرتبت برای فرار از آنها مرتکب حرام شد.
آثار زندگی صنعتی، نیازهای کاذب، غذاهای غیرطبیعی، رژیم بد غذائی، هوای آلوده، روابط سرد در زندگی فردی و اجتماعی، کم بودن ارتباطات فامیلی و دوستانه، تک فرزندی و بالتبع محروم شدن از اقوام پدری و مادری، چشم و هم چشمیها، دور شدن از معنویت و کم شدن رابطه با خدا و.... در روحیه انسان امروزی آنچنان مخرب و نابود کننده است، که هر گونه شادابی و نشاط را از او میگیرد.
باید زندگی را با همه ابعاد مادی و معنوی؛ و دنیوی و اخروی آن دید و محدود و زود گذر تصمیم نگرفت. ان شاء الله به آنچه گفتیم فکر کنید و در آینده گفتگوی بیشتری با هم داشته باشیم.
از شما میخواهم به کرامت انسان و هدف از خلقت خود فکر کنید و متناسب با نتیجه آن تصمیم بگیرید.
به عقیده من برای داشتن زندگی با نشاط میبایست در چند زمینه کار کرد:
1) مسائل اعتقادی: اعتقاد به معنویت، ارزشها، آثار اعمال عبادی و تلاش در راه آنها عامل مؤثری جهت ایجاد نشاط در زندگی است.
2) مسائل اخلاقی: دور شدن از رذائل اخلاقی و تخلّق به فضائل اخلاقی به زندگی انسان معنا و ارزش میدهد و روند زندگی را یک دست و روان میسازد.
3) تغدیه: اینکه بدانیم چه بخوریم، چقدر بخوریم، چگونه بخوریم، کی بخوریم، با چه کسانی بخوریم و... در رشد، تعالی و سلامت روح و روان و جسم و جان انسان بسیار مؤثر است.
4) لباس و پوشش: نوع لباس و پوشش، نظافت در لباس و پوشش، رعایت حجاب و... نیز بسیار حائز اهمیت است و در نشاط، روحیه و گرایشهای دینی و اخلاقی بسیار تأثیرگذار است.
5) توجه به روحیّه: داشتن روحیه و روان سالم، رعایت نکات مؤثر در جهت سلامت روان و اعصاب، درک درست از موقعیّت زمانی و مکانی خاصّی که خود و اطرافیانمان در آن قرار داریم و... نیز در نشاط انسان در زندگی و عبادات بسیار مؤثر است.
در برخورد با دیگران نیز به این نکته باید توجه داشت، تا هم بتوانیم با آنها تعامل سازنده داشته باشیم و هم اینکه با درک درست وضعیّت روحی، روانی طرف مقابل، بدرستی در موردش قضاوت کنیم و در صورتیکه رفتار احیاناً نسجیدهای از او سرزد، قادر باشیم آن را بخوبی تجزیه و تحلیل نماییم و کنترل روحیّه خود را از دست ندهیم، و با تعامل مناسب با دیگران زندگی آرام و با نشاط داشته باشم.
6) سلامتی جسمانی: در بسیاری از موارد بیماریهای جسمانی باعث ایجاد و بروز امراض روحی میشود، عواملی مثل فشار خون، چربی خون، قند خون، زخم معده و... موجب میگردد، تحت فشار عصبی قرار گرفته و نشاط در زندگی و عبادت را از دست بدهیم.
7) کار: یکی از عوامل ایجاد نشاط این است که انسان بیکار نماند، کسب و کار،هنرهای صنایع دستی، خیّاطی، گل دوزی، نقّاشی، آشپزی و... به تناسب جنسیّت، مهارت، سلیقه و...
8) داشتن آرزوها، اهداف وبرنامهریزی در راستای آنها و عمل طبق برنامه: داشتن برنامه و عمل کردن به آن، به انسان روحیّه، امید، پشتکار، انگیزه و نشاط میدهد، خصوصاً اگر در نحوه برنامهریزی، شرایط برنامهریزی، و امتیاز دهی به موفقیّتها، به نحو احسن عمل کند.
9) ورزش و تفریحات سالم مانند شنا و کوه نوردی و ...... از راه های داشتن زندگی با نشاط و جوانی کردن و به قول شما حال کردن است.
10 راه تامین و لذت بردن در محدوده غریزه جنسی را نیز خدای متعال در اختیار انسان قرار داده است و از نظر دین راه ازدواج باز و بسیار آسان است. دو دختر و پسر تنها با شرط کفویت و همتایی می توانند با رضایت پدر دختر با قرار دادن مهر ازدواج کنند و در کنار هم یک عمر لذت ببرند. زنا نه تنها راه صحیح لذت بدن نیست, بلکه مشکلات فراوانی دارد که عذاب وجدان و عقاب اخروی و خطر بیماری های مهلک برخی از آنها است.
جمع شدن موارد فوق و تلاش در راستای آنها زندگی ما را لذیذ، پر طراوت، زیبا و با نشاط خواهد کرد. کافی است امتحان کنید.